برای ما ساکنین ایران انواع نمایشگاهها و جشنوارههای هنری مختلف مانند جشنوارههای فیلم، تئاتر و موسیقی، نمایشگاههای نقاشی و عکس، افتتاحیهی گالریهای مختلف، نمایش آثار هنرهای دیجیتال یا فروش انواع آثار در حراجهای هنری بسیار مرسوم و شناختهشده است، اما شاید کمتر شاهد آن بودهایم که با یک محصول هنرهای کاربردی همان برخوردی شود که با یک تابلوی نقاشی! اجازه دهید فراتر برویم؛ چه میشود اگر مانند زمانی که میدانیم فیلم جدایی نادر از سیمین را اصغر فرهادی ساخته یا بسیاری از شاخصترین عکسها از انقلاب 57 را عباس عطار با دوربینش ثبت کرده، بدانیم میز کاری را که هر روز پشتش مینشینیم و شاید بهترین جایی است که میتوانیم افکارمان را متمرکز کنیم، دقیقا چه کسی دیزاین کرده و پس از آن چه کسانی تولید کردهاند؟ همهی ما چه در خانه باشیم، چه در خیابان یا محل کار، هر لحظه به نحوی با شیای در زندگی روزمرهمان سرکار داریم که ایده و فکر آن در ذهن خلاق یک انسان شکل گرفته و با دستان استادکاری، هنرمندانه جان گرفته است اما ما به عنوان مصرفکنندهی این اشیا با همهی اینها بیگانهایم. اگر این نگاه را به وسعت یک شهر گسترش دهیم خواهیم دید که تا چه حد از شهری که در آن زندگی میکنیم نیز جدا افتادهایم. همهی عناصری که ساختار یک شهر را شکل میدهند، نظیر شبکهبندی خیابانها، ساختمانها، پلها، فضای سبز، تبلیغات محیطی و حتی علائم راهنمایی رانندگی، خواسته یا ناخواسته از دل فرآیند دیزاین به وجود آمدهاند. ما هر روز بیتوجه به همهی اینها، در مسیرهای اغلب ثابتی رفتوآمد میکنیم بیآنکه سر برآوریم و نیمنگاهی به محیط اطرافمان بیاندازیم. هفتهی دیزاین فرصتی است، هرچند محدود، تا شهر را از آن خود کنیم و با اجزایش پیوند برقرار کنیم. بهانهای برای اینکه چند روزی در خیابانها پرسه بزنیم و به این بیاندیشیم که آیا این دیزاین نیست که به شهر ،محله، خیابان، کوچه، ساختمانهای کوچک و بزرگ، خانه و همهی اشیایی که در خود جای دادهاند، زندگی بخشیده است؟
همسنگ انواع جشنواره و نمایشگاههایی که در حوزههای مختلف هنر در ایران شاهدش هستیم، در کشورهای دیگر رویدادی گسترده با تمرکز بر دیزاین نیز برگزار میشود. ایدهی برگزاری این رویداد که با نام هفتهی دیزاین یا Design Week میشناسیمش، درست از دل مسائلی که پیشتر مطرح شد، نشئت میگیرد و گسترش مییابد. هفتهی دیزاین عبارت است از فعالیتهای گوناگون با محوریت دیزاین که درنقاط مختلفی از شهرهای بزرگ دنیا در بازهی زمانی بین سه تا ده روز، به صورت سالانه برگزار میشود. هفتهی دیزاین اهداف متنوعی را دنبال میکند که از میان آنها میتوان به دو هدف اصلی اشاره کرد. اولین و چشمگیرترین هدف این رویداد، نمایش آخرین رویکردها، دستاوردها و محصولات حوزههای مختلف دیزاین و صدالبته ارتقای فرهنگ دیزاین است. ما میدانیم که محصول دیزاین از زمان خلق ایده تا زمانی که مخاطب خود را بیابد در مسیری در حال حرکت است. هفتهی دیزاین هم به طور مشخص با هدف پویایی این پروسه شکل گرفتهاست و توامان که به معرفی و عرضهی محصولات میپردازد، میان خریدار، دیزاینر و تولیدکننده ارتباط برقرار میکند. درست است که هفتهی دیزاین برای فروش محصولات بسترسازی میکند و اهداف اقتصادی را نیز در دستورکار خود دارد، اما به نظر میرسد که ریشههایش را در هدف بسیار جالب توجه تری محکم کردهاست؛ یعنی فرصتی که در آن بتوانیم دیزاینرها، استادکارها و گروههای خلاق که در همکاری با هم معرف یک برند هستند را بشناسیم و بدانیم در پس یک محصول ساده که احتمالاً پیش از این با بی تفاوتی از کنارش میگذشتیم چه تلاشهای مستمری نهفته است. هر محصول دیزاین روایتگر فرآیندی منحصر به فرد است. این روایت از زمانی که طرح یک اثر در ذهن دیزاینر نقش میبندد آغاز میگردد و تا هنگام به ثمر نشستنش بی وقفه ادامه دارد. محصول نهایی ساخته میشود و جان میگیرد، اما این پایان کار نیست، این تازه سرآغاز مسیر حیات یک شی است. پشت ویترین فروشگاهی قرار میگیرد، کسی شیفتهی زیباییهایش میشود و بعد پا به مکانی جدید میگذارد برای بودن، برای پر کردن سهمی از فضا. هفتهی دیزاین به نوعی به دنبال پر کردن گسستی است که میان ما به عنوان مصرفکننده و محصولات مورد استفادهمان وجود دارد و هرسال سعی میکند این رابطه را بازتعریف نموده و بهبود بخشد.
تاکید بر ارتباط تنگاتنگ دیزاین و شهر از دیگر اهداف اصلی این رویداد است. هفتهی دیزاین تلاش میکند تا میان زندگی شهری و دیزاین پیوند محکمتری برقرار کند. به همین منظور هم در نقاط مختلفی در سطح شهر، نظیر گالریها، کانسپتاستورها، شورومها و ... برگزار میشود تا فراخوانی باشد برای حرکت و مشارکت در شهر. آگاهی ما نسبت به دیزاین شهری بسیار کمتر از آگاهی و توجهی است که در فضاهای شخصی و خصوصیمان به امر دیزاین معطوف میکنیم. بخشی از این اتفاق طبیعی است، از این جهت که ما برای شکل دادن به محیطهای شخصیمان حق انتخاب داریم و بر اساس سلایق و روحیات فردیمان تصمیم میگیریم و دست به عمل میزنیم. شهر اما، در خدمت زیست جمعی شهروندانش است، از همین رو دیزاین نیز باید مفهومی عمومیتر داشته و در تعامل با نیازهای جمعی شکل بگیرد. درست است که ما در دیزاین محیط شهریمان نقش به خصوصی نداریم اما نباید از آن غافل باشیم. شهر و شکلی که به خودش میگیرد بسیار اهمیت دارد، چرا که به زندگی و روابط ما شکل میدهد. هفتهی دیزاین به مثابهی یک نقشهی راه است، دعوت به سفری کوتاه و کاوش در محیط پیرامون. یک هفته، هر گوشه از شهر میزبان اتفاقاتی ویژه میشود تا به ما یادآور شود همیشه پای دیزاین در میان است.
هفتهی دیزاین شامل برنامههای متنوعی نظیر انواع سمینارها، جلسات گفتوگو، فعالیتهای بینارشتهای، اینستالینهای متنوع، رونمایی از برند یا محصولات جدید، بازدید از گالری، شوروم و استدیوی شخصی هنرمندان، برنامههای حمایتی برای جذب استعدادهای جوان و همچنین بخش جوایز میشود که هر برگزارکننده میتواند بر مبنای سیاستهای ویژه ای آنها را برگزار کند. در کنار این برنامهها، نمایشگاهی بزرگ متشکل از غرفههای مختلف با حضور برندها و تولیدکنندهها نیز برگزار میشود که علاوه بر نمایش محصولات جدیدشان اقدام به فروش محصولات چه در سطح کلان و چه در سطح خرد میکنند. هفتهی دیزاین میتواند شامل رشتههای مختلفی مانند طراحی صنعتی، طراحی داخلی، طراحی گرافیک، طراحی دیجیتال، طراحی معماری، طراحی اشیا کاربردی، طراحی پارچه و لباس و حتی طراحی غذا (Food Design) شود. نمونههای مشهور و موفقی از هفتهی دیزاین، هرساله در سراسر دنیا به وقوع میپیوندد که معروف ترینشان عبارتند از: هفتههای دیزاین میلان، پاریس، آمریکا، لندن، کپنهاگ، استکهلم و دبی.
در مورد هر کدام از نکاتی که در این یادداشت به صورت مختصر مطرح شد میتوان ساعتها به بحث و گفتوگو نشست و درهای جدیدی را گشود. معرفی هفتهی دیزاین بهانهای شد برای طرح دغدغههایی در باب دیزاین. دغدغههایی که شاید تعمق بیشتر در آنها، باعث شود قدر دیزاین را بیشتر بدانیم.