استفاده از ساختارهای طنز و اصول کمدی بداهه برای تولید ایدههای دیزاین نوآورانه با استفاده از ابزارهای کمدی مانند کمیک برای تحریک تفکر خلاق بکار میروند و میتوانند بهطور مثبت بر تولید راهحلهای دیزاین غیرمتعارف و عملی تأثیر بگذارند؛ چرا که نقش طنز در دیزاین خلاقانه محصول چندوجهی است.
طنز میتواند تولید ایده را تحریک کند و پویایی گروه را از طریق مکانیسمهای مختلفی افزایش دهد. شوخطبعی میتواند فضایی آرام و لذتبخش ایجاد کند و استرس و تنش را در گروه کاهش دهد تا در نهایت گروه ایدههای بیشتری را پذیرا باشد و تمایل به اشتراکگذاری ایدهها را افزایش دهد. شوخطبعی میتواند با تشویق افراد به نگاه کردن به مشکلات از دیدگاههای مختلف، تفکر خلاق را تحریک کند و الگوهای تفکر سنتی را درهم بشکند تا منجر به ایدههای نوآورانه و غیرمتعارف شود. به طور خلاصه، شوخطبعی میتواند یک محیط مساعد برای ایدهپردازی ایجاد کند و پویایی گروه را با ترویج ارتباطات منعطف و پرورش خلاقیت و همکاری افزایش دهد.
ایدهپردازی گروههای دیزاین با چالشهای زیادی همراه است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ترس از قضاوت: بسیاری از دیزاینرها از انتقاد یا قضاوت دیگران میترسند که این امر منجر به خودسانسوری و عدم تمایل به اشتراکگذاری ایدههای غیرمتعارف میشود.
سهم نابرابر در ایدهپردازی: بعضی اعضای تیم مسلطتر یا برونگراتر هستند و ممکن است حین ایدهپردازی نظرات دیگران را تحتالشعاع قرار دهند که این منجر به مشارکت نابرابر و از دست رفتن فرصتها برای مشارکتهای ارزشمند میشود. در یک فضای اشتراکگذاری ایده، شرکتکنندگان ممکن است در حالی که منتظر نوبت صحبت کردن هستد، ایدههایشان را فراموش کنند یا اعتماد به نفسشان را از دست بدهند.
رد زودهنگام ایدهها: ایدههای غیرمتعارف یا به ظاهر غیرقابل اجرا ممکن است بهطور ضمنی رد شوند و کاوش در پتانسیل کامل راهحلها را محدود کنند.
پرداختن به این چالشها مستلزم ایجاد محیطی است که مشارکت برابر و درک مشترکی از این که همه ایدهها ارزشمند هستند را تقویت کند. تکنیکهایی مانند شوخطبعی میتوانند به کاهش این چالشها و ترویج ایدهپردازی مؤثر گروهی کمک کنند و دیزاینرها را تشویق میکنند تا با استفاده از ساختارهای طنز، مشکلات دیزاین را از دیدگاههای مختلف ببینند. برای ایدهپردازی به شیوه کمدی ابتدا «طوفان فکری کمدی» ایجاد میشود.
طوفان فکری کمدی یک فرآیند خلاقانه است که طی آن تعاملات گروهی تشویق میشود و اعضای گروه بهطور فعال ایدههای خندهدار و نوآورانهای را از طریق بازیها و تمرینات کمدی ارائه میدهند. پس از تولید ایدهها، گروه باید این ایدهها را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرد که کدام ایدهها بیشترین خنده و خلاقیت را دارند و برای پیادهسازی مناسب هستند. از ابزارهایی که به ما طی این روند کمک میکنند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. کمیکاستریپها یک روش خلاقانه برای ایدهپردازی هستند. این روش از طریق ترسیم داستانها و صحنههای کمدی، افراد را تشویق میکند تا از طریق تصاویر و متنهای کوتاه، به ایدههای جدید و خندهدار دست یابند.
از طریق ایجاد کمیکاستریپها، افراد میتوانند بهطور خلاقانه به مسائل پیچیده و چالشبرانگیز نگاه کنند و ایدههای جدیدی برای حل مسائل پیدا کنند.
2. کمیک بداهه (Improvised comedy) یک سبک کمدی است که در آن دیالوگها، شخصیتها و صحنهها بهطور کاملاً لحظهای و بدون نوشته پیشزمینه ایجاد میشوند. در این نوع کمدی، هیچ نوشته یا اسکریپت پیشفرضی وجود ندارد و هر بازیگر/دیزاینر باید با رعایت قوانین و فرآیندهای خاص، به ایجاد داستانها و صحنههای کمدی بپردازد. این نوع کمدی معمولاً به عنوان یک فرآیند خلاقیتی و همچنین یک روش تقویت همکاری و تعامل گروهی مورد استفاده قرار میگیرد. این روش، افراد را تشویق میکند تا از طریق تعاملات بداهه و ارتباطات غیرمنتظره، اعتقادات و محدودیتهای موجود را به چالش بکشد و از الگوهای فکری معمول خارج شده و به راهکارهای نوآورانه دست یابند. این نوع کمدی معمولاً بر اساس دو اصل اساسی به نامهای «بله و» و «اگر آنگاه» بنا شده است. این اصول به بازیگران کمدی اجازه میدهند تا با موافقت توأم ایدههای یکدیگر را توسعه دهند.
بازی بهینهسازی کمدی به معنای ارائه یک ایده یا راهکار است که بهبود یک محصول، فرایند یا وضعیت موجود را هدف قرار میدهد. این ایده ممکن است شامل ارائه روشها یا فناوریهای جدید، بهبود فرایندها، افزایش کیفیت یا بهبود عملکرد باشد. ایدههای مبتنی بر بهبود معمولاً به دنبال ارتقاء وضعیت فعلی هستند و میتوانند بهعنوان پایهای برای نوآوریهای بعدی و توسعههای آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
روند خلق طنز را میتوان از چند جهت با مراحل فرآیند دیزاین همسو کرد:
1. آمادهسازی: همانطور که فرآیند دیزاین با تحقیق و درک مسئله آغاز میشود، فرآیند خلق طنز نیز شامل جمعآوری مطالب، درک مخاطب و شناسایی پتانسیل کمدی در موقعیتهای مختلف است.
2. ایدهپردازی: هم در خلق طنز و هم در دیزاین، تولید ایده بسیار مهم است. کمدینها و دیزاینرها هر دو درگیر طوفان فکری، کاوش در دیدگاههای مختلف، و جستجوی راهحلهای نوآورانه یا خطهای ابتکاری هستند.
3. ارزیابی: پس از تولید ایدهها نیاز به ارزیابی و اصلاح آنها وجود دارد. کمدینها مطالب خود را در مقابل مخاطبان آزمایش میکنند تا ببینند چه چیزی کار میکند، در حالی که دیزاینرها مفاهیم خود را بر اساس بازخورد و آزمایش ارزیابی و اصلاح میکنند.
4. اجرا و اقدامات دیزاین: در نهایت، هم طنز و هم دیزاین نیاز به اجرای مؤثر دارند. کمدینها کارهای روزمره خود را ارائه میدهند و دیزاینرها مفاهیم خود را از طریق ساخت پروتوتایپ محصولات یا تجربیات ارائه میدهند.
5. دیزاین جزییات: این بخش بواسطه اسکریپتهای جزءنگرانه امکانپذیر خواهد بود.
بنابراین عناصر کمدی و شوخطبعی را میتوان بهطور مؤثر در مراحل مختلف فرآیند دیزاین، از برنامهریزی تا دیزاین جزئیات، به کار برد و از طنز بهعنوان یک محرک خلاقانه در ایده دیزاین و مزایای بالقوه گنجاندن طنز در فرآیند دیزاین استفاده کرد و پتانسیل ساختارهای طنز را در راستای افزایش خلاقیت و گسترش فضای راهحل در فرآیند دیزاین برجسته کرد.
منابع و ارتباطات سودمند
1. Hatcher, G., Ion, W., Maclachlan, R., Wodehouse, A., Simpson, B., & Marlow, M. (2019). Applied Humor in Creative Product Design. In Creativity and Humor (pp. 157-182). Academic Press.
2. Ludovice, P., Lefton, L., & Catrambone, R. (2013). Humorous improvisation tailored for technical innovation. In ASEE southeast section conference.